پسر یک ساله.... مهندس کوچولوی من !
همسرم ماموریت رفته دیروز پسرم خیلی شیطنت میکرد تصمیم گرفتم آرومش کنم گفتم که بیا زنگ بزنیم با بابا صحبت کنیم قبل اینکه حرفهام تموم شه بدو بدو رفت رومیز تلفن رو برداشت و مشغول شد برای خودش از الکی شماره میگرفت وپشت گوشی رو میذاشت روی گوشش و صداهای عجیب و غریب در میاورد دیدم گوشی رو نمیده سیم تلفن رو از زیر گوشی کشیدم اونم که دید دیگه صدای بوق نمیاد سریع دست بکار شد اول سعی کرد سیم تلفن رو زیر تلفن جا بزنه اما هر چی تلاش کرد نتونست بعد دیدم با عجله از روی مبل اومد پایین و چهاردست وپا رفت سمت یکی از مبلها سیم تلفن رو با دستش کشید بعد سرشو روی زمین گذاشت و زیر مبل رو نگاه بعد چند دقیقه با صدای ذوق کردنش فهمیدم که چیزی رو که میخواسته پیدا کرده بل...
نویسنده :
مامان آروین
9:39